33-90

ساخت وبلاگ

امکانات وب

اصلا فقط خود کانسپت "لقمه گرفتن"...  لقمه گرفتن برای کسی، یا یکی برای تو... ... نشستم تو کارگاه جلوی بخاری و دارم لقمه نون پنیر گردومو میخورم و احساس میکنم یه عالمه مهر و محبت هم داره همراهش میره تو وجودم...  ... دارم فک میکنم چقدر تو دوران مدرسه لقمه هامو تند تند و وسط بازی و یا نوشتن مشق ساعت بعدی، خوردم و حواسم نبود چقدر عشق لای اون نون ها پیچیده شده بود... پ.ن: یه وقتا جوجه موقع خوراکی خورد.. نون، خرما، بیسکوییت، میوه... هرچی... یهو یه تیکه از خوراکیشو برمیداره میاره میذاره تو دهنت... آخ آخ... این کاراش دیوونه م میکنه... 33-90...
ما را در سایت 33-90 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 163 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 19:09

سر شبی، از کارگاه اومدیم بیرون و کمی در سکوت پیاده روی کردیم... یهو یاد خواب دیشبم افتادم... بلیط نجف داشتم و در آخرین لحظات از پرواز جا مونده بودم... صبح با حال بدی بیدار شدم... سکوتو شکستم و گفتم: همینه ها! اینکه میگن یه بار بری، دیگه گیر میفتی... دلت میخواد هر سال بری... اول یه لحظه مکث کرد تا بفهمه جریان چیه. بعد گفت: حالا صبر کن... اون ده روز آخرش که همه دنبال بلیط و ویزان... آدم پر پر میزنه... ... به قول ری، باید یه کم بگذره و ته نشین بشه، تا بتونی ازش بنویسی... همچین شبی بود... از معده درد گوشه ی تخت مچاله شده بودم و فقط خدا خدا میکردم که اون درد لعنتی رهام کنه و بتونم سحر تو حرم باشم... ... نه... نمیتونم... هنوزم نمیتونم ازش بگم... 33-90...
ما را در سایت 33-90 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmychaoticmindg بازدید : 199 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 19:09